پاسخگوی این اوضاع کیست؟

در شماره پنجم دوماهنامه فرهنگی/ اجتماعی «بهیان»، در قسمت داخلی روجلد نشریه، تصویری از آقای دکترجعفر ابریشمی، که نامهای بسیار به جا و پر دلسوزی از ایشان در زیر عکس قرار دارد، به چاپ رسیده است. دیدن این تصویر و این نامه ظاهراً کم حجم اما پر محتوا، مرا بهیاد این واقعیت انداخت که آقایان دکتر عبدالله و دکترجعفر ابریشمی، در قسمت اعظم تاریخ معاصر خود در شهر مهاباد، نسبت به حوادث و مسائل مختلف شهر همیشه موضع مثبت داشته اند و هیچگاه خنثی و بیطرف نبوده اند. دکترعبدالله به خاطر گفتن صریح واقعیتها وآنچه را که خود صحیح میدانست، ترور شد و تا یک قدمی مرگ هم رفت. دکتر جعفر در اوایل انقلاب و به هنگام جنگ و درگیریها حتی لحظه ای شهر و دیار خود را ترک نکرد و در کنار مردم ماند و در بیمارستان بهانجام وظیفه، در نامناسبترین شرایط، مشغول شد. سالها هم در رأس شورای اسلامی شهر، آنچه در توان داشت برای بهترشدن اوضاع اجتماعی و آبادانی شهر کوشید. حقشناسی ایجاب میکند که هرگز این فداکاریها را فراموش نکنیم. تازه در یادداشت زیر این عکس دکتر جعفر ابریشمی، مشاهده میشود که حتی در زمانی که ظاهراً مسؤولیت اداری یا سمتی در شورای اسلامی شهر مهاباد ندارد، بازهم به مسؤولیتی انسانی و اخلاقی شدیداً پایبند است و همین مسؤولیت ایشان را وادار بهنوشتن این نامه کردهاست.
همین کار ایشان مرا بسیار تحت تأثیر قرار داد و باعث شد که به یادداشتی که نزدیک به یک سال و نیم قبل در همین زمینه نوشته بودم و سپس آن را بایگانی کرده بودم، مراجعه کنم و با اندک تغییراتی بار دیگر آن را در معرض دید خوانندگان گرامی بگذارم، به امید اینکه اندک تأثیر مثبتی برجای نهد که قطعاً نتیجة مثبت وخوب آن، عاید همگی خواهد شد و به خیر و صلاح عمومی است.
و اینک یادداشتی که در پنجم خردادماه 1397 نوشته بودم:
عصر روزهای چهارشنبه و پنجشنبه دوم و سوم خردادماه 1397، بارندگی شدیدی در شهر مهاباد درگرفت و در قسمتی از شهر و روستاهای اطراف مهاباد، سیل آسیبهای مالی و در برخی روستاها معدوم کردن حیوانات اهلی را نیز به دنبال داشت. در تاریخ شهرستان مهاباد چند فقره سیل وجود داشته که سیل روز «جمعه نُهُم مرداد ماه سال 1315»، آسیبهای جانی و مالی فراوانی – بهنسبت وضعیت روزگار خودش-بههمراه داشته و بهشکل نقطهعطفی در تاریخ شهر درآمده و وقتی گفته میشود: «ساڵی سێڵاوێ / سالِ سیل» منظور همین سیل سال 1315 است. در سالهای 1342 و 1344و 1352خورشیدی نیز سیلهایی در همین شهر آمده، اما باتوجه به تغییراتی که در وضع خیابانها، کوچهها، جویهای آب و جدولکشیها، کانالهای فاضلاب و… در آن روزگار بهوجود آمدهبوده، میزان زیان این سیلهای بعدی چندان زیاد نبودهاست. سالهای مدیدی استاد رحمان شهری، مشهور به «وەستا ڕەحمانی مەلا شێخی: استاد رحمان ملاشیخی» و استاد عبدالله شوکتی مشهور به «وەستا عەبڵای شەوکەتێ» و مدتی پس از آنان حاجی مناف بهشتی، معمار پیمانکار و مشاور کادر فنی شهرداری مهاباد بودهاند. استاد عبدالله شوکتی معمار اصلی و اولیة شهرداری، زمانی بخشی از ساختمانهای داخل پادگان نظامی مهاباد و ساختمان قدیمی بهداری مهاباد (محل قبلی ساختمان خودکفایی امروزی، واقع در چهارراه آزادی) را ساخته بود. استاد رحمان شهری مورد احترام و علاقة میرزا رحمت شافعی بود. ساختمان منزل مسکونی میرزا رحمت، نیز همکاری در احداث قسمتهای ضمیمة بازار سرای شافعی در سال 1321خورشیدی، قسمتهایی از کارهای این شخص بود. تیمسار سپهبد کریم ورهرام، در بسیاری از کارهای ساختوساز با این دو نفر مشاوره میکرد. اینان هیچکدام تحصیلکردة رشتة مهندسی راه و ساختمان و شهرسازی و… نبودهاند. سالها بنایی کرده و تجربه اندوخته و سپس معمار تجربی شده بودند. به تأیید اهل نظر و اعضای قدیمی انجمن شهر مهاباد و نیز بازنشستگان صاحبنظر شهرداری، کار این معماران تجربی و مشاور، بر کار تحصیلکردگان امروزی برتری داشته است و میتوان با مقایسۀ کار این دو گروه، به درستی این ادعا پی برد.